به نام خدا
مسئله حجاب چند وقتی است که به یک مسئله داغ اجتماعی-سیاسی تبدیل شده است و در این مدت افراد زیادی در این باره نوشته اند و سخن رانی های زیادی انجام شده است و هر کسی موضع گیری خاصی در این زمینه داشته است ولی به نکاتی باید توجه کرد
موضع گیری هایی که در این زمینه شد غالباً سه دسته بود.یا موضع گیری علیه عمل زشت بدحجابی بود یا موضع گیری علیه کسانی بود که بد حجاب هستند یا اینکه هردو اینها
موضع گیری نوع دوم علیه اشخاص بود و یک سری نشانه هایی داشت.مثلا شعارهایی شبیه "مرگ بر بدحجاب" به این موضع گیری مربوط می شود
ولی واقعا به نظر شما کدام موضع گیری صحیح بود؟
یکی از دلایل بی حجابی به این شکل، بدلیل هجوم فرهنگ غربی است که یکی از نمودهای آن بصورت بی حجابی می باشد و این تهاجم فرهنگی نمودهای مختلف دیگری هم دارد.مثل فرهنگ غلط غربی در شهرنشینی که در بعضی از کلان شهرهای ما نمایان است.مدرن شدن روابط خانوادگی و کم شدن معروف هایی مثل صله رحم و... همه ی اینها از تأثیرات هجوم فرهنگ غلط غربی یا همان مدرن شدن است
از این نتیجه می گیرم که علت بی حجابی غالبا امروزه راه افتادن موج فرهنگ غربی است و جنبه دشمنی با ارزشها بسیار کم رنگ تر است.البته قصد ندارم که گناه کسی را توجیه کنم ولی ریشه این بنظرم مشترک با بعضی از منکرهای دیگر است که همان راه افتادن فرهنگ غربی است
با این ریشه یابی ،موضع گیری بنظر درست است که عمل بد حجابی را قبیح بشمارد و آن را زیر سوال ببرد نه کسانی که ناخواسته به دلیل راه افتادن موج غرب گرایی سوار بر این موج شده اند البته کسانی که سوار بر این موج شده اند هم بی تقصیر نمی باشند ولی برای جامعه اسلامی به طور کلی باید تا آنجا که می شود از جدا کردن افراد جامعه یا به عبارتی شقه شقه کردن جامعه جلوگیری کرد و همه را تا آنجا که می شود در حدود و ثغور جامعه اسلامی نگه داشت
در ضمن توصیه اخلاقی می کنند که از عمل زشت گناهکار انزجار داشته باشید و نه از شخص گناهکار که به طور مثال در امربه معروف و نهی از منکر هم حتی داریم که باید نسبت به شخصی که مرتکب منکر شده است حالت دلسوزی وجود داشته باشد درصورتی که طبیعتا از منکر او باید منزجر بود
که در شعار " مرگ بر بد حجاب" به طور قطع این دلسوزی برای بد حجاب نیست که شاید به نوعی تخلیه یک هیجان است تا یک اصلاح اجتماعی
به امید روزی که تمام منکرها به معروف تبدیل شوند
یامهدی ع